وظایف جوان منتظر

بی‌شک جوانان از مهم‌ترین سرمایه‌های یک جامعه به شمار می‌آیند؛ چون فطرت و طبیعت پاک جوانان همواره با هیجان و پویایی همراه است.

پیشرفت و تعالی هر جامعه در گرو پیشرفت جوانان آن است. جوانان، بازوی قدرتمند دفاع و سازندگی در هر جامعه می‌باشند. در تمام جوامع بشری، جوانان، سمبل نشاط و بالندگی هستند و با تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه خود رابطه مستقیم دارند. از این رو، جوانان، پیوسته مورد عنایت ویژه فرستادگان الهی و مصلحان بوده‌اند.

ادامه نوشته

آثار شناخت و اعتقاد به امام زمان

آثار شناخت و اعتقاد به امام زمان

شناخت و اعتقاد به امام زمان تاثیرات عمیقی در یک فرد به جای می گذارد ما در این گفتار برآنیم که چند نمونه از آنها را شرح دهیم.

1. محبت و دوستي امام

يکي از وظايف مهم شيعيان، محبت و دوستی امام است و حتّی از برجسته­ترين آثار معرفت او، محبت به آن وجود مقدّس است. اين شناخت به هر ميزان بيشتر باشد، محبت آنان فزون تر می‌شود و هر قدر محبت بيشتر شد، نشان از وجود سنخيت با آن انوار مقدس است. اين هم سنخي نيز هر قدر افزايش يابد، نشان از تقرّب به ذات اقدس الهي است و اين والاترين کمال است.

از آنجايي که خود پيشوايان معصوم(عليهم السلام) به مقام والاي امام و امامت شناختي کامل دارند؛ وقتي سخن از يك امام پيش مي‌آيد، در نهايت بزرگداشت از او ياد مي­كنند.

رسول اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) آن گاه كه سخن از آخرين وصي خود به ميان مي‌آورد، در نهايت احترام از زيباترين واژگان محبت بهره برده، می­فرمايد: « بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَي بْنِ عِمْرَانَ عَلَيهِ جُيوبُ النُّور...»؛[1] «پدر و مادرم فدايش باد كه او هم نام من و شبيه من و شبيه موسي بن عمران است كه بر او نور هايي احاطه دارد...».

امام علي بن ابيطالب(عليه السلام) نيز مي­فرمايد: «فَانْظُرُوا أَهْلَ بَيتِ نَبِيكُمْ فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا، وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فَانْصُرُوهُمْ، فَلَيفَرِّجَنَّ اللَّهُ [الْفِتْنَةَ] بِرَجُلٍ مِنَّا أَهْلَ الْبَيتِ. بِأَبِي ابْنُ خِيرَةِ الامَاءِ»؛[2] «شما همواره به اهل بيت پيامبرتان نگاه كنيد؛ اگر آنان ساكت شدند و در خانه نشستند، شما نيز سكوت كرده، به زمين بچسبيد و اگر از شما ياري طلبيدند، به ياري آنان بشتابيد. خداي متعال به دست مردي از ما اهل بيت، ناگهان فرج عنايت خواهد كرد. پدرم فداي او باد كه فرزند بهترين كنيزان است».

حضرت حسين بن علي(عليهما السلام) نقل کرده است: مردي نزد پدرم آمد و از اوصاف مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) پرسيد. ايشان وقتی صفات او را ذكر كرد، با حالتي سرشار از عشق و شيدايي، به سينه خود اشاره كرده، آهي كشيد و از شدت اشتياقِ به ايشان، به سينه خود اشاره فرمود (وَ أَوْمَأَ بِيدِهِ إِلَي صَدْرِهِ شَوْقاً إِلَي رُؤْيتِهِ).[3]

ابوحمزه ثمالي مي­گويد: «روزي نزد امام باقر(عليه السلام) بودم که فرمود: «اي اباحمزه! يكي از امور يقينی ـ كه خداوند آن را حتمي ساخته است ـ قيام قائم ما اهل بيت است و اگر كسي در آنچه که مي­گويم ترديد كند، خداوند را در حالي ملاقات خواهد كرد كه به او كافر شده و انكار كنندة او است. سپس فرمود: پدر و مادرم فداي او كه هم نام من و هم كنيه من است و هفتمين فرد پس از من مي‌باشد».[4]

خلاد بن صفار مي‌گويد: از امام صادق(عليه السلام) سؤال شد: آيا قائم به دنيا آمده است؟ حضرت فرمود: «لا وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيامَ حَياتِي»؛[5] «خير! اگر او را درك كردم، در ايام زندگاني ام خدمت گزار او خواهم بود».

آن حضرت در روايتی ديگر فرموده است: «...أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لابْقَيتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الامْرِ»؛[6] «به درستي اگر من آن روز را درك مي‌كردم، جانم را براي صاحب اين امر نگه مي­داشتم».

امام علي بن موسي الرضا(عليهما السلام) فرمود: « بِأَبِي وَ أُمِّي! سَمِيّ جَدِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَي بْنِ عِمْرَانَ عَلَيهِ جُيوبُ النُّورِ تَتَوَقَّدُ بِشُعَاعِ ضِياءِ الْقُدْسِ...»؛[7] «پدر و مادرم فداي تو كه هم نام جدّم و شبيه من و شبيه موسي بن عمراني...».

ادامه نوشته

نقش و جايگاه مردم در نظام سياسي مهدوي

نقش و جايگاه مردم در نظام سياسي مهدوي

نقش و جايگاه مردم، گروه ها، احزاب و جريان­هاي سياسي در دولت مهدوي  عجل الله تعالي فرجه الشريف چگونه خواهد بود؟ آيا همانند نظام­هاي دموكراتيك و نظام­هايي كه در جهان غرب امروز رايج و حاكم است، احزاب و جناح­ها و جريان­هاي سياسي مختلف خواهيم داشت؟ جداي از نقش مهم و تعيين كننده مردم در ياري حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف به جهت ايجاد و تحقق نظام مهدوي؛ بر اساس آنچه كه از سنت اسلامي بر مي­آيد در مدينة فاضلة اسلامي، چون رابطة قدرت بر اساس منفعت جويي افراد، گروه­ها و جريانات نيست، طبعاً ماهيت زندگي سياسي هم متفاوت است.

ادامه نوشته

آثار شناخت و اعتقاد به امام زمان

آثار شناخت و اعتقاد به امام زمان

شناخت و اعتقاد به امام زمان تاثیرات عمیقی در یک فرد به جای می گذارد ما در این گفتار برآنیم که چند نمونه از آنها را شرح دهیم.

1. محبت و دوستي امام

يکي از وظايف مهم شيعيان، محبت و دوستی امام است و حتّی از برجسته­ترين آثار معرفت او، محبت به آن وجود مقدّس است. اين شناخت به هر ميزان بيشتر باشد، محبت آنان فزون تر می‌شود و هر قدر محبت بيشتر شد، نشان از وجود سنخيت با آن انوار مقدس است. اين هم سنخي نيز هر قدر افزايش يابد، نشان از تقرّب به ذات اقدس الهي است و اين والاترين کمال است.

از آنجايي که خود پيشوايان معصوم(عليهم السلام) به مقام والاي امام و امامت شناختي کامل دارند؛ وقتي سخن از يك امام پيش مي‌آيد، در نهايت بزرگداشت از او ياد مي­كنند.

رسول اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) آن گاه كه سخن از آخرين وصي خود به ميان مي‌آورد، در نهايت احترام از زيباترين واژگان محبت بهره برده، می­فرمايد: « بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَي بْنِ عِمْرَانَ عَلَيهِ جُيوبُ النُّور...»؛[1] «پدر و مادرم فدايش باد كه او هم نام من و شبيه من و شبيه موسي بن عمران است كه بر او نور هايي احاطه دارد...».

امام علي بن ابيطالب(عليه السلام) نيز مي­فرمايد: «فَانْظُرُوا أَهْلَ بَيتِ نَبِيكُمْ فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا، وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فَانْصُرُوهُمْ، فَلَيفَرِّجَنَّ اللَّهُ [الْفِتْنَةَ] بِرَجُلٍ مِنَّا أَهْلَ الْبَيتِ. بِأَبِي ابْنُ خِيرَةِ الامَاءِ»؛[2] «شما همواره به اهل بيت پيامبرتان نگاه كنيد؛ اگر آنان ساكت شدند و در خانه نشستند، شما نيز سكوت كرده، به زمين بچسبيد و اگر از شما ياري طلبيدند، به ياري آنان بشتابيد. خداي متعال به دست مردي از ما اهل بيت، ناگهان فرج عنايت خواهد كرد. پدرم فداي او باد كه فرزند بهترين كنيزان است».

حضرت حسين بن علي(عليهما السلام) نقل کرده است: مردي نزد پدرم آمد و از اوصاف مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) پرسيد. ايشان وقتی صفات او را ذكر كرد، با حالتي سرشار از عشق و شيدايي، به سينه خود اشاره كرده، آهي كشيد و از شدت اشتياقِ به ايشان، به سينه خود اشاره فرمود (وَ أَوْمَأَ بِيدِهِ إِلَي صَدْرِهِ شَوْقاً إِلَي رُؤْيتِهِ).[3]

ابوحمزه ثمالي مي­گويد: «روزي نزد امام باقر(عليه السلام) بودم که فرمود: «اي اباحمزه! يكي از امور يقينی ـ كه خداوند آن را حتمي ساخته است ـ قيام قائم ما اهل بيت است و اگر كسي در آنچه که مي­گويم ترديد كند، خداوند را در حالي ملاقات خواهد كرد كه به او كافر شده و انكار كنندة او است. سپس فرمود: پدر و مادرم فداي او كه هم نام من و هم كنيه من است و هفتمين فرد پس از من مي‌باشد».[4]

خلاد بن صفار مي‌گويد: از امام صادق(عليه السلام) سؤال شد: آيا قائم به دنيا آمده است؟ حضرت فرمود: «لا وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيامَ حَياتِي»؛[5] «خير! اگر او را درك كردم، در ايام زندگاني ام خدمت گزار او خواهم بود».

آن حضرت در روايتی ديگر فرموده است: «...أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لابْقَيتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الامْرِ»؛[6] «به درستي اگر من آن روز را درك مي‌كردم، جانم را براي صاحب اين امر نگه مي­داشتم».

امام علي بن موسي الرضا(عليهما السلام) فرمود: « بِأَبِي وَ أُمِّي! سَمِيّ جَدِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَي بْنِ عِمْرَانَ عَلَيهِ جُيوبُ النُّورِ تَتَوَقَّدُ بِشُعَاعِ ضِياءِ الْقُدْسِ...»؛[7] «پدر و مادرم فداي تو كه هم نام جدّم و شبيه من و شبيه موسي بن عمراني...».

ادامه نوشته

شعر

دلـم ز هـجر تو در اضطراب مـی افتـد             به سان زلف تـو در پیچ و تاب می افتد

شـبی كـه بی تو اَم ای ماه محفل اَفروزم              دلـم زهجر تـو از رنگ و آب می افتد

تـو آن مـهی كه اگـر مهر رخ بَر اَفروزی                   زچشـم اهل نظـر آفتاب مـی افتـد

 تـو آن گـلی كه ز پاكـی طراوتی داری                 كه گل به پیش تو از رنگ و آب می افتد

بـه یاد روی تـو اِی گُل، عبور خاطر مـن                    به باغ صبر غـزل های نـاب می افتـد

اگر به گوشه ی چشمی نظر كنی اِی دوست دعای خسته دِلان مستجـاب می افتـد

بررسى شبهات مهدويت

 

حجت الاسلام و المسلمين حسين مهدويان (1)
السلام على المهدى الذى وعد الله تعالى الامم ان يجمع به الكلم و يلم به الشعث و يملا به الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا ...(2)

نخست اين كه: شبهه شناسى مهدويت و پاسخ گويى به اين شبهات و پرداختن به چنين مبحثى, خود يكى از ابعاد مهم تربيتى انتظار است; همان چيزى كه يكى از محورهاى مهم در برگزارى اين گفتمان به شمار آمده است. اگر قرار باشد كه مهدويت يكى از محورىترين پايه هاى تربيت فرد و جامعه باشد كه هست, يقينا بايد نسبت به آسيب شناسى اين موضوع كه يكى از بخش هاى مهم آن, شبهه شناسى مهدويت است تعميق شود.
قطعا تإسيس موسساتى براى شناخت اين شبهات و پاسخ گويى به آن, براى بناى چارچوب تربيتى بر اساس مهدويت و ((انتظار محور)) ضرورى به نظر مى رسد.
دوم اين كه: بررسى شبهات مهدويت, نياز به فرصت بسيارى دارد. اگر بخواهيم حق مطلب را ادا كنيم, بايد از زواياى مختلف اين قضيه را مورد بررسى قرار دهيم.
بايد شبهات دسته بندى شوند و محورهاى مهم اين شبهات و شبهه انگيزانى كه آن را در جامعه طرح كرده اند, مورد بررسى و تطبيق قرار بگيرد و حداقل پاسخ هاى اجمالى نسبت به مهم ترين محورهاى شبهات مطرح شود. بنابراين بحث حاضر را با عنوان ضرورت بررسى شبهات مهدويت ادامه مى دهيم.
ادامه نوشته